مهمانی شب نوزدهم
یا رب الکعبه
امشب نوزدهم رمضان است؛ پدر و سایر مسلمانان در طول روز روزه بوده ا ند.
دختر سفره ی افطار را آماده نموده است.مهمانش خیلی عزیز است.این سنت مادر است که حضور پدر را در خانه اش گرامی بدارد. مادر در اوان جوانی این معبر بی ارزش رابه جور نا بخردان دنیا طلب ترک کرده است اما در همان عمر کوتاه خصایل وآموزه ها را به عزیزانش منتقل نموده ونیکو دخترا نی تربیت کرده است . مهمان وقتی کنار سفره می نشیند منتظر سفره ی رنکین نیست وبرعکس از مختصر نان ونمک وشیر هم اظهار نا رضایتی می کند .اهل همدردی است .نمی تواند ولی مسلمین ومؤمنین باشد وبیشتر از حد اکثرغذای موجود در سفره ی محرومان جامعه اش تناول کند .بار خدایا چگونه است رفتار آن اسوه ی تقوی وعدالت.آیا خواهم توانست شبی از شبها با مرام او باشم وبه نان خشکی قناعت کرده وسرانه ی آن شبم رااز درآمد به محتاجی ببخشم ؟اوهمیشه این گونه بود .گوش کنید صدای ناله ی یتیمان کوفه را،آنهاگواهی می دهند.
افطار می گذرد وشب در مسیر خود به صبح نزدیک می شود .برای پدر ودختر شب قشنگی است؛ولی برای پدر زیباتر.چه خوب است که دختر از این موضوع خبر ندارد؛او که میزبان پدر است وبر خود می بالد که امیرالمؤمنین ع،بابای بی نظیرش را خادم است شاید نمی داند که پدر از شوق وعده ی دیدار معشوق این گونه بی قرار است .به راستی چه خبر است ؟ پدرم آسمان را می نگرد،مناجات می کند و مشتاقانه منتظر وقت سحر است اوکه خلوت شب را دوست می داشت؛ این مرغان چه می گویند؟قلاب در چه به من گوشزد می کند؟بابای شجاعم،مظلوم تنهایم ،ای داغ دیده ی یاس نبی ، ممکن است به مسجد نروی وبرادرم نماز را اقامه کند؟ اینجا هر چند بسیاری از زمینیان قدر اورا ندانسته اند؛ ولی زمین واسبابش همه با بی زبانی دختر مولا را همراهی کردند؛ گویا از واقعه ی ناگواری که بر جهان اسلام در حال اتفاق بود خبر داشتند ؛گویا می دانستند آن نا بخرد ونالایق که عمری را بدون معرفت واقعی سجده بر خاک ساییده بود واکنون با ریسمان متفاوتی بدنبال شیطان هوا وخود بینی کشیده می شد در مسجد صبح را کشیک می کشد تا شب خود را تیره تر سازد.کاش می دانست که ملعبه ی نفس شدن اورا بازیچه ی شیطان ساخته است وخیانت را با خدمت جابجا تعریف نموده است،او به حرکت خزنده ی معاویه وعمرو عاص بی توجه است ودر نقشه ی زیرکانه ی آنها تن به ذلتی می دهد که گمانش را هم نمی کرد.
چه غم بار وشکننده است این ضربه بر ما شیعیان ، او فرق مولا را نشکست که دل شیعه را شکست؛لیکن شکستنی از نوع تزاید .قلب داغدیده وشکسته تشیع آنچنان هر تکه اش دوباره تکمیل شد که صدها که نه میلیونها بلکه میلیارد دل
عاشق شد وچنان تکاملی یافت که امروز در دانشگاهی در یینگه دنیا نمونه اش را شاهد بودیم استواری وصلابت رادر حضور تمام رسانه های جهانی به تصویر کشیدیم وگفتن کلمه ی حق بدون هیچ ترس وواهمه وپرهیز از دنیا طلبی را باسخنان منتخب مان معنا بخشیدیم،آنهم روی فرش کفر و نفاق واز تریبون خودشان.شوخی نیست در قلب سیاست پلید سلطه ی جهانی بایستی وبگویی آنچه را که گفتنی است.به راستی که رستگار شد علی ع ،زیرا مریدانی یافت با معرفت وشناخت حقیقی او،نه از سنخ آنها که از میانه ی راه بر گشتند وبر رویش تیغ کشیدند.امروزه دوستان ولی خدا واول جانشین برحق رسول الله ص بدون حضور فیزیکی در رکابش با دشمنش که دشمن بشریت است یعنی جهان خواران سر هیچ سودایی ندارند مگر تسلیم شدن دشمن نا بخرد وکوته بین در برابر حقیقت بشر و حفظ کرامت او وعمل به دستورات دین توحیدی وعدالت ورعایت حقوق حقه ی ملت ها.
الهی آرمان ما برقراری حکومت جهانی موعود است واگر دولتمردان وملت وامت اسلام با خلوص تمام توان خود را بکار گرفته اند تا حق آشکار باشد همه چشم به راه تحقق وعده ات هستند در برخورداری از جهان پراز عدالت ،چشمان مارا محروم مکن .
التماس دعا
.